اخبار و لینکهای جالب (گودر و ...)

۱۳۸۹/۰۸/۱۶

ماه پیشانی، سیندرلای ایرانی؟

بدون شک هم نام ماه پیشانی و هم داستان سیندرلا را شنیدید. متاسفانه شاید خیلی از ما،‌بخصوص نسل جوانتر، داستان ماه پیشانی را نشنیده باشیم. ولی اگه هر دو را شنیده باشید حتما متوجه شدید که شباهت بسیار بسیار زیادی بین دو داستان وجود داره.

این بود که تصمیم گرفتم ببینم سرچشمه این دو داستان چیه و اینکه هر دو سرچشمه مشترک دارند یا یکی از اونکی برداشت کرده.

قدیمی ترین سرچشمه سیندرلا برمیگرده به یک افسانه یونانی-مصری. نکته بسیار جالب در مورد این افسانه اینه که نام دختر سرخ-گونه (rosy-cheeks) بوده و میدونید که در ماه پیشانی بعد از اینکه دیوی به شهربانو (شخصیت اصلی) میگه صورتشو با آبی بشوره عکس ماه و ستاره روی صورتش ظاهر میشه. البته اگه متن داستان مصری رو بخونید متوجه میشید که بخاطر پوست سفید دختر که زیر آفتاب سرخ می‌شده نامش شده سرخ-گونه و ربطی به دیو نداره.

و اما داستان ماه پیشانی جزو فرهنگ عامه (فولکلور) و داستانهای محلی ایرانه و نسخه قدیمی و نوشته شده ای از اون نیست - جز کار احمد شاملو که نویسنده معاصر خودمونه. در داستانهای محلی ایران که نسل به نسل تعریف میشه داستانهای خیلی مشابهی وجود داره که فقط جزییات داستان (مانند دیو و خان باجی و ...) فرق میکنه. البته همه این جزییات هم از افسانه ها و اعتقادات محلی ایران برداشت شده و چیز جدیدی نیست.

خود نام ماه پیشانی در فرهنگ دهخدا یعنی دختری که پیشانی مانند ماه داشته باشه. ممکنه یکی از همین گویشهای محلی داستان پیدا شدن ماه و ستاره روی صورت رو از معنای ماه پیشانی برداشته باشه. شاید هم با توجه به شباهت داستان به افسانه مصری، این داستان تلفیقی باشه از افسانه های ایران زمین و داستانی که برای مثال کسی از یک بازرگان خارجی شنیده باشه.

اگرچه اطلاعات بیشتری در مورد سرچشمه خود داستان ماه پیشانی پیدا نکردم، شاید دسرچشمه داستان امیر ارسلان نامدار، که داستانی‌ست مشابه از فرهنگ عامه ، کمکی بکنه. داستان امیرارسلان نامدار توسط میرزا محمد علی نقیب الممالک، نقال ناصر الدین شاه، تعریف شده که او هم (احتمالا مانند خیلی از اونایی که داستان ماه پیشانی رو نسل به نسل منتقل کردن) بیسواد بوده. ولی داستان امیرارسلان این اقبال را داشته که فخرالدوله، دختر ناصرالدین شاه، اون را نوشته. حالا اینها کجا و شاهنامه و پنج گنج نظامی کجا، ولی بازم این افسانه ها بخشی از فرهنگ ما هستند و اگرچه از دید ادبی ارزش خاصی ندارند ولی داستانهای بسیار بسیار زیبایی هستند.

در رابطه با این بحث یک کتاب گرافیک داستانی (کودکان) به نام سیندرلای ایرانی (از Shirley Climo) هم هست، که البته چیزی نیست جز سیندرلای غربی در یک محیط ایرانی (نوروز بجای جشن شاه، تصاویر و نامهای ایرانی و ...) و نباید با ماه پیشانی اشتباه بشه. ولی جالبه بدونید نام شخصیت اصلی ستاره‌ست و اونهم بخاطر ستاره ای‌ست که روی گونه داره.

حداقل ۳۴۰ داستان سیندرلا از گوشه و کنار دنیا کشف شده و هنوز هستن اونایی که دارن روی سرچشمه این داستان تحقیق میکنن. در نتیجه خیلی هم عجیب نیست که نشه به راحتی به رابطه این دو داستان پی برد، ولی اون چیزی که نمیشه ازش به راحتی گذشت شباهت بسیار بسیار زیاده دو داستانه.

بهرحال اگه داستان ماه پیشانی رو هنوز نخوندین، حتما بخونید!

هرچی اشکال دستوری، املایی، تاریخی و... در این طومار دیدید به بزرگی خودتون ببخشید، بالاخره اینم یه چیزی بود مثل همین داستانهای دهن به دهن محلی!