اخبار و لینکهای جالب (گودر و ...)

۱۳۹۱/۱۲/۰۲

انتخاب هفت سین اصیل


نمودار ساده ای ساختم که بدونید کدوم سین هفت سین اصیل و باستانی هست و کدوم بعدا اضافه شده.

میبینید که سیب، سیر، سرکه، سماغ، سمنو، سبزه و سنجد که هفت سین اصلی هفت سین هستند با این نمودار تایید همخونی دارن و سکه (روییدنی نیست و نام عربی دارد) و سنبل (نام عربی) اصیل نیستن. سمنو درسته که روییدنی نیست ولی تماما از جوانه گندم تهیه میشه که روییدنی هست.

البته این برای اطلاعات عمومی بود. همه دوست داریم پولدار بشیم و فکر نکنم کسی از اینکه سکه تو سفرش باشه ناراحت بشه. و اگه شما هم جای سردسیر باشید فکر نمیکنم از بوی سنبل، بوی عید، بدتون بیاد.

اینم یک مقاله جالب در مورد پیشینه ماهی در سفره هفت سین در پی این جو برداشتن ماهی از سفره هفت سین که چند سال مد شده.

سال نو پیشاپیش مبارک!

۱۳۹۱/۱۱/۲۶

روز عشق: سپندارمذگان نه ولنتاین

بهمن ۹۰:
از خبرگزاری میراث فرهنگی: اسفندگان جشن پاسداشت عشق و زميناسفندگان جشن پاسداشت عشق و زمين
 بازهم از خبرگزاری میراث فرهنگی: فریدون جنیدی: 29 بهمن تا 5 اسفند را هفته عشق و مهرورزي بناميم

بهمن ۸۹: ظاهرا ۲۹ بهمن تاریخ صحیح تره (مقاله میراث فرهنگی هم میگه ۲۹ بهمن). بهرحال من متن رو درست کردم. ولی متاسفانه بنظر میاد همه دوستان بجای اینکه اصل مطلب رو بگیرن فقط سر این باهم جنگ دارن که ۲۹ بهمن درسته یا ۵ اسپند...

بهمن ۸۸: از خبرگزاری میراث فرهنگی: اسپندارمذگان،روز قدرداني از زن و زمين

و حالا اصل متن که خیلی جالبه (و خیلی مهم):

روز ۲۹ بهمن (Valentine) در تقويم جديد ايراني مصادف است با روز ۵ اسفند تقویم قدیم که "سپندار مذگان" يا "اسفندار مذگان" نام داشته است. فلسفه بزرگداشتن اين روز به عنوان "روز عشق" به اين صورت بوده است كه در ايران باستان هر ماه را سي روز حساب مي كردند و علاوه بر اينكه ماه ها اسم داشتند، هريك از روزهاي ماه نيز يك نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، انديشه) كه نخستين صفت خداوند است، روز سوم ارديبهشت يعني "بهترين راستي و پاكي" كه باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهريور يعني "شاهي و فرمانروايي آرماني" كه خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ لقب ملي زمين است. يعني گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مي نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي دهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق مي پنداشتند. در هر ماه، يك بار، نام روز و ماه يكي مي شده است كه در همان روز كه نامش با نام ماه مقارن مي شد، جشني ترتيب مي دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمين روز هر ماه مهر نام داشت و كه در ماه مهر، "مهرگان" لقب مي گرفت. همين طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ يا اسفندار مذ نام داشت كه در ماه دوازدهم سال كه آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشني با همين عنوان مي گرفتند.
سپندار مذگان جشن زمين و گرامي داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پيدا مي كردند. در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه مي دادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهي نشانده، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت مي كردند.
ملت ايران از جمله ملت هايي است كه زندگي اش با جشن و شادماني پيوند فراواني داشته است، به مناسبت هاي گوناگون جشن مي گرفتند و با سرور و شادماني روزگار مي گذرانده اند. اين جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگي، خلق و خوي، فلسفه حيات و كلا جهان بيني ايرانيان باستان است. از آنجايي كه ما با فرهنگ باستاني خود ناآشناييم شكوه و زيبايي اين فرهنگ با ما بيگانه شده است. نقطه مقابل ملت ما آمريكاييها هستند كه به خود جهان بيني دچار مي باشند. آنها دنيا را تنها از ديدگاه و زاويه خاص خود نگاه مي كنند. مردماني كه چنين ديدگاهي دارند، متوجه نمي شوند كه ملت هاي ديگر شيوه هاي زندگي و فرهنگ هاي متفاوتي دارند. آمريكاييها بشدت قوم پرستند و خود را محور جهان مي دانند. آنها بر اين باورند كه عادات، رسوم و ارزش هاي فرهنگي شان برتر از سايرين است. اين موضوع در بررسي عملكرد آنان بخوبي مشهود است. بعنوان مثال در حالي كه اين روزها مردم كشورهاي مختلف جهان معمولا به سه، چهار زبان مسلط مي باشند، آمريكاييها تقريبا تنها به يك زبان حرف مي زنند. همچنين مصرانه در پي اشاعه دادن جشن ها و سنت هاي خاص فرهنگ خود هستند.

"اطلاع داشتن از فرهنگ هاي ساير ملل" و "مرعوب شدن در برابر آن فرهنگ ها" دو مقوله كاملا جداست.با مرعوب شدن در برابر فرهنگ و آداب و رسوم ديگران،

بي اينكه ريشه در خاك، در فرهنگ و تاريخ ما داشته باشد، اگر هم به جايي برسيم، جايي ست كه ديگران پيش از ما رسيده اند و جا خوش كرده اند!

***

براي اينكه ملتي در تفكر عقيم شود، بايد هويت فرهنگي تاريخي را از او گرفت. فرهنگ مهم ترين عامل در حيات، رشد، بالندگي يا نابودي ملت ها است. هويت هر ملتي در تاريخ آن ملت نهاده شده است. اقوامي كه در تاريخ از جايگاه شامخي برخوردارند، كساني هستند كه توانسته اند به شيوه مؤثرتري خود، فرهنگ و اسطوره هاي باستاني خود را معرفي كنند و حيات خود را تا ارتفاع يك افسانه بالا برند. آنچه براي معاصرين و آيندگان حائز اهميت است، عدد افراد يك ملت و تعداد سربازاني كه در جنگ كشته شده اند نيست؛ بلكه ارزشي است كه آن ملت در زرادخانه فرهنگي بشريت دارد.


یه چیزم خودم اضافه کنم: یادتون باشه که ولنتاین یه مناسبت دینی برای مسیحیاست. تو آمریکا بهش میگن Hallmark holiday که این Hallmark یه شرکتیه که کارت پستال تولید می کنه. منظور این که جنبه تجاریم داره برای اینا. جشن گرفتن ولنتاین اِند غرب زدگیه که هیچ، اضافه به اون چه طرفدار دین باشید چه طرفدار فرهنگ پارسی باید از جشن گرفتنش جلوگیری کنید. مخصوصا که سپندار مذگان فقط سه روز دیر تره و هنوز چیزای ولنتاین و میفروشن!!!

پس چه تو ایران زندگی می کنید چه جای دیگه، جون اون کسی که تو این روز دوسش دارین فقط چند روز بیشتر صبر کنید و روز عاشقا رو ایرونی جشن بگیرید!