به اعتقاد مردم آذربایجان در این مدت سرمای زمستان به اوج خود میرسد و این امر برای كشاورزان كه افزایش محصولات تابستان آنها بستگی به اوج سرمای زمستان دارد، بسیار خوشایند است. در «چله كوچك» از شدت سرما كاسته میشود و مردم آذربایجان شب اول چله را نیز جشن میگیرند چرا كه این چله نویدبخش آمدن بهار و آغاز سرزندگی، شادابی و كار و تلاش است.
اگر چه هماكنون جشن شب چله، در شهرهای آذربایجان، تاحدودی رنگ و بوی باستانی و سادگی خود را از دست داده، اما در برخی از روستاها و شهرهای كوچك آذربایجان، رسم شب چله، به همان حلاوت گذشته باقی است. جمع شدن دور كرسی، رفتن به منزل بزرگ خانواده و ایل و طایفه، برگزاری مراسم جشن و عروسی در این شب، برگزاری برخی مسابقات هیجانانگیز نظیر اسبسواری، تیراندازی از جمله آنهاست. حتی وقتی ساكنان ساده و بیریای روستا، دور كرسی جمع میشوند، دست از شوخیها و نقل روایات و «تاپماجالار» و «بایاتیلار» برنمیدارند. هشاید نقل این تاپماجالار (معماها) و بایاتیلار (دوبیتیهای آذری) یكی از مشخصههای شب چله باشد اما هندوانه مهمترین مشخصه «چله» است.
هندوانه سمبل شب چله
اولین چیزی كه از یادآوری شب چله به ذهن خطور میكند، حضور «هندوانه» در این مراسم است. هندوانه مظهر شیرینی، خونگرمی، سرسبزی و سرخفامی، شادابی و سرزندگی است. «هندوانه» برای شب چله لازم است و این رسمی است كه تاكنون بدون تغییر باقی مانده است. از همین روست كه میتوان در میان «خوانچههای خانواده داماد برای خانواده عروس هنوز آن را مشاهده كرد!
خوانچه
«خوانچه» و یا به تلفظ «آذربایجانیها»، «خونچا» به تحفهای گفته میشود كه خانواده داماد در شب یلدا برای خانواده تازهعروس میفرستد. در میان این خوانچه، علاوه بر هندوانه میتوان تحفههای رنگارنگ نظیر پارچههای حریر و گرانقیمت، میوهها و شیرینیهای متنوع و آجیل را مشاهده كرد برخی از آذربایجانیها و به ویژه «تازهداماد» در چنین شبی سعی میكند ذوق هنری خود را به رخ خانواده عروس و به ویژه عروسخانم بكشد! به همین خاطر، هندوانه را به شیوه زیبا، جالب و شورانگیزی، تزئین مینماید!
آجیل هم یكی دیگر از ملزومات شب چله است. آجیل آذربایجان كه به لحاظ كیفیت و تنوع، زبانزد خاص و عام است همواره حضور موثری در این مراسم دارد. در سالهای دور، تنقلات شب چله، به تخمه، پشمك، سنجد، قیسی، برگه زردآلو، بادام و گردو ختم میشد. اما اكنون، در سفره شب یلدای مردم آذربایجان انواع آجیلهای تشریفاتی! نظیر: پسته، فندق، مغز بادام و گردو و انواع میوههای گرمسیری نظیر، پرتقال، نارنگی، و حتی موز و نارگیل را میتوان مشاهده كرد.
در قدیمالایام، نه از سردخانههای مجهز خبری بود و نه از حمل و نقل سریع و پیشرفته امروزی كه بتوان در اسرع وقت هندوانه را از مناطق گرمسیر به مناطق سردسیر انتقال داد. به همین منظور مردم آذربایجان در اواخر فصل برداشت محصول هندوانه، چند عدد هندوانه درشت و مرغوب را بر روی بوته، در «بوستان» حفظ میكردند. كشاورزان آذربایجانی، روی این هندوانه را برای این كه از گزند سرما و حیوانات موذی در امان بمانند، با خار و خاشاك و بوتهها میپوشاندند و در شب یلدا از این هندوانهها استفاده میكردند. اما اكنون هندوانه مردم آذربایجان، از شهرهای گرمسیری نظیر: میناب، دزفول و اهواز تأمین میشود.
از ادبیات آذربایجان
شهریار؛ شاعر شیرین سخن آذربایجان شبنشینیهای زمستان و نقل داستانها و روایات را در منظومه پایدار «حیدربابایه سلام» چنین به تصویر منظوم كشیده است:
قــــاریننه گئجـه نــاغیل دینـــده كولك قالخوب قاپ باجانی دوینده
من قــاییدوب بیرده اوشــاق اولیدیم بیر گول آچوب اوندان سورا سولیدیم
در میان عامه مردم نیز «بایاتی»ها و اشعار منظوم متنوعی رواج دارد كه از جمله آنها میتوان به این «بایاتی» اشاره كرد:
چیله چیخار بایراما بیر آی قالار پینتی آرواد قوورمانی قـــورتارار
گئدر باخار گودول ده یارماسینا باخ فلكین گردش و غوغاسینا
ترجمه: وقتی «چله» تمام شد یك ماه به عید باقی میماند. زن بدسلیقه گوشتهای ذخیره خود را تمام میكند. به «بلغورهای» انبار روی میآورد و اینك تو نظاره كن گردش و غوغای فلك را
منبع: لقمه به نقل از ایسنا