در داستان تولد رستم خوندم که چون رستم خیلی بزرگ بود و امکان تولد طبیعی نبود، سیمرغ به زال گفت که با مست کردن رودابه و پاره کردن تهیگاه، و بعد دوختن محل و استفاده از دارویی برای جوش خوردن، نوزاد به دنیا میاد و آسیبی به رستم یا رودابه نمیرسه:
| بیاور یکی خنجر آبگون | | یکی مرد بینادل پرفسون |
| نخستین به می ماه را مست کن | | ز دل بیم و اندیشه را پست کن |
| بکافد تهیگاه سرو سهی | | نباشد مر او را ز درد آگهی |
| وزو بچهی شیر بیرون کشد | | همه پهلوی ماه در خون کشد |
| وز آن پس بدوز آن کجا کرد چاک | | ز دل دور کن ترس و تیمار و باک |
| گیاهی که گویمت با شیر و مشک | | بکوب و بکن هر سه در سایه خشک |
| بساو و برآلای بر خستگیش | | ببینی همان روز پیوستگیش |
خوب این فرق چندانی با سزارین امروزی نداره و جالب اینجاست که تو ویکیپیدیا خوندم اولین سزارین ها حدود سال ۱۲۰۰ میلادی به بعد بودن که مادر در هیچکدوم زنده نمونده بود در حالیکه فردوسی بین ۹۲۳ و ۱۰۲۰ میلادی زندگی میکرده.
با اینکه این احتمالا فقط یک تئوری بوده، چون فردوسی حکیم بوده هیچ بعید نیست که این واقعا در ایران انجام شده بوده.